دیکشنری
داستان آبیدیک
محجور کردن
english
1
general
::
interdict
transnet.ir
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
محتوی
محتوی بودن
محتوی پلاتین
محتوی محتوا ـ
محتویات
محتویات پرونده
محتویات شکم
محتویات مندرجات
محتکر
محتکرانه
محجبه
محجر
محجوب
محجوبیت
محجور
محجور کردن
محجوری
محجوریت
مححقق شدن
محدب
محدث
محدود
محدود الاستعمال
محدود به جنس
محدود بودن
محدود ساختن
محدود ساختنی
محدود سازی
محدود شده
محدود نشدنی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید